در مورد شخصيت معنوي حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ بايد بگوييم كه آن حضرت داراي شخصيت رفيع و والا مقام ميباشد به طوري كه ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ از اين بانو، با جلالت و تكريم ياد كردهاند و حتي پيش از ولادت آن حضرت نام او بر لسان بعضي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ آمده و از مقام والاي او سخن گفتهاند.[1] برخي از ابعاد شخصيتي حضرت : 1. شرافت خانوادگي: او ماه تاباني است از برج امامت طلوع كرده و در آغوش امامت تربيت يافته و قنداقه امامت را نيز در دامن خود پرورش داده است. و همة نياكان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدايت، اسوههاي فضيلت و استوانههاي ولايتند. 2. عبادت: يكي از عاليترين نمونههاي عبادت و بندگي خدا از خاندان ولايت و امامت، كريمه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ ميباشد. او با عبادت و شب زنده داري هفده روزهاش در واپسين روزهاي عمر شريفش در مدت اقامتش در قم گوشهاي از يك عمر عبوديت و خضوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاك الهي است.[2] 3. محدثه بودن آن حضرت: از ويژگيهاي حضرت معصومه آن بود كه به علوم اسلام و آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ آگاهي داشت و آن حضرت از جمله روايت كنندگان حديث بود. 4. لقب معصومه ـ سلام الله عليها ـ: مقام عصمت كه عاليترين مقام معنوي و پاكي است آن حضرت به اين مقام در سطح پايينتر از 14 معصوم دست پيدا كرده بود. 5. شفاعت گسترده: طبق روايات وارده از جهت گستردگي شفاعت هيچ بانويي به شفيعه محشر حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ نميرسد. 6. زيارتنامه مخصوص: يكي از شواهد عظمت استثنايي حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ زيارتنامه اي است كه در شأن او از امام رضا ـ عليه السّلام ـ صادر شده است. امّا كرامات آن حضرت بسيار و قابل شمارش نيست و اين كرامات و عنايات آستان مقدسش شامل حال خاص و عام بوده است. از بزرگاني همچون ملاصدرا، آيت الله بروجردي گرفته تا آن مسلمان عاشقي كه از دور افتادهترين كشور اسلامي به عشق زيارت به حريم قدس او راه يافته، همگي را مورد لطف و عنايت كريمانه خود قرار داده است. كرامات مانند شفاي دست آيت الله اراكي، شفاي چشم طلبة نخجواني، شفاي مرض مرد نصراني كه در بغداد زندگي ميكرد، شفاي دختر لال از اهل آستارا (روز پنج شنبه 10 رجب 1385 هـ .ق)، شفاي فلج آقاي امير احمد كوهي ساكن مشهد و از كارمندان اداره امور اقتصادي بود. (14 شعبان برابر با 26 دي ماه 1373 ش) و... امّا در مورد زندگينامه آن حضرت بايد بگوييم كه تاريخ ولادت آن حضرت به طور دقيق مشخص نيست ولي طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدينه و در سال 173 نقل ميكنند.[3] هنوز بيش از ده سال از عمر شريف حضرت معصومه نگذشته بود كه پدر بزرگوارش را از دست ميدهد و تحت تربيت امام رضا ـ عليه السّلام ـ برادر بزرگوارش قرار ميگيرد كه با اقامت اجباري امام رضا ـ عليه السّلام ـ در خراسان، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ براي زيارت برادرش از مدينه به مقصد خراسان حركت ميكند و وقتي به شهر ساوه ميرسند بيمار و رنجور شده و به قم منتقل ميشوند و مدت 17 روز در قم و در سراي موسي بن خزرج به عبادت مشغول شده و بعد رحلت ميفرمايند.[4] قم، شهري كه از نظر آب و هوا و مناظر طبيعي در سطح بسيار پاييني قرار دارد. امّا به بركت بانوي بزرگوار در مدت زمان كوتاهي اين شهر به شهري علمي، فرهنگي، و اقتصادي تبديل شد و از نظر اجتماعي و زيست شهري، به يكي از كلان شهرهاي ايران تبديل شده و به خاطر هجوم شيفتگان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به اين شهر به استاني مستقل تبديل شده و از رونق اقتصادي و علمي فرهنگي بسيار بالايي برخوردار است. براي آگاهي بيشتر در مورد شهر قم به كتاب تاريخ مذهبي قم آقاي فقيهي مراجعه بفرماييد. . اغلب منابع تاريخي كه در مورد زندگاني حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ ميباشند به اين نكته اذعان دارند كه اكثر دختران امام هفتم ـ عليه السّلام ـ ازدواج نكردهاند. مؤلف تاريخ قديم قم ميگويد: «به من رسيده است كه رضائيه، دختران خود را به شوهر نميدادند».[5]: برخي نوشته اند «تقريباً قطعي است كه حضرت معصومه ازدواج نكرده است»[6] علت چه بود: 1- وضع جامعه : براي اهل بيت به حدي اختناق وجود داشت كسي جرأت نميكرد خودش را به علويان نزديك كند و يا به آنها منسوب كند. چه رسد به اينكه با آنها وصلت و ازدواج نمايد زيرا داماد حضرت موسي بن جعفر بودن از نظر دستگاه طاغوتي هارون موجب خطر شديد براي آن داماد ميشد 2- شايد به خاطر عدم كفو و نبودن همسري شايسته غير از آل ابي طالب براي همسري دختران موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ بود. چرا كه در امر ازدواج كفو و برابر هم بودن زوجين اهميت فراوان دارد اگر دختران موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ اين را مورد مداقه قرار نميدادند احتمال داشت كه در دست عدهاي مسلمان منافق گرفتار شوند. چنانچه امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ به دختران و فرزندان خود سفارش كرده بودند كه به رأي و مشورت برادرشان، امام رضا ـ عليه السّلام ـ ازدواج كنند.[7] و اين سفارش بيانگر آن است كه بايد براي آنها همسر مناسبي باشد با توجه به اينكه در مورد حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: اگر خداوند متعال علي ـ عليه السّلام ـ را براي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ نميآفريد در سراسر زمين از حضرت آدم گرفته تا هر انساني بعد از او همسر و همتا و مناسبي براي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ پيدا نميشد.[8] و حديثي از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده كه فرمودند: دختران ما براي پسران ما هستند،[9] علاوه بر اينها بايد بدانيم كه حضرت معصومه در سنين جواني از دنيا رفتهاند شايد در صورت استمرار حيات با مورد مناسب ازدواج مينمودند. جهت مطالعه بيشتر : زندگي حضرت معصومه(ع) ،اشتهاردي ومهدي پور. [1] . سفينة البحار، ج 2، ص 276؛ و علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 6، ص 216. [2] . كتاب قم، ص 292. [3] . شيخ علي نمازي، مستدرك سفينه، ج 8، ص 257؛ و كليني، اصول كافي، انتشارات ولي عصر، ج 2، كتاب الحجة. [4] . شيخ مفيد، الارشاد، ج 2، ص 242؛ و كتاب قم، چاپ مجلس، ص 213. [5] . قمي، حسن بن محمد بن حسن، تاريخ قديم قم، ترجمه حسن بن علي، تصحيح سيدجلال تهراني، مطبعه مجلسي، ص 211. [6] . محمدي اشتهاردي، محمد،حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 116، انتشارات علامه، چاپ دانش، اول، 75. [7] . كليني، اصول كافي، ج1، ص 317. [8] . اصول كافي، ج 1، ص 261. [9] . شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، باب الاكفاء، ص 393.