Logo Logo
روش برخورد امام حسین(ع) با معاویه
روش برخورد امام حسین(ع) با معاویه

روش برخورد امام حسین(ع) با معاویه

روش امام حسن مجتبی(ع) در برخورد با معاویه

امام مجتبى (ع) از نفاق و حقه بازى معاويه و دشمنى و خصومت وى با رسالت جدش پيامبر و تلاشى كه در راستاى زنده كردن مظاهر جاهليت انجام داده بود، به خوبى آگاهى داشت ولى بر ضد او اعلان جنگ نكرد، مگر پس از ارسال نامه هايى پياپى كه در آن وى را به وحدت و يكپارچگى صفوف مسلمانان فراخواند و بر او اتمام حجت نمود تا عذرى براى معاويه باقى نماند.

هرچند امام حسن (ع) با معاويه مكاتبه كرد ولى به خوبى مى دانست كه معاويه نه تنها درخواست وى را پاسخ نخواهد گفت، بلكه در مورد وى موضعى بى شرمانه تر از موضع گيرى گذشته او در مورد پدر بزرگوارش اميرمؤمنان (ع)خواهد داشت. به ويژه كه معاويه در توطئه هاى خود برضد پدر ارجمندِ امام مجتبى، به پيروزى هاى موقتى دست يافته بود. امام حسن (ع) به خوبى آگاهى داشت كه اگر معاويه راهى براى حيله و نيرنگ نيابد، قطعاً از موضع قدرت وارد خواهد شد. بنابراين، امام مجتبى(ع) مى بايست براى جهانيان از تمام حقد و كينه ها، دشمنى ها و حيله و نيرنگ نهانى خاندان بنى اميّه در مورد پيامبر اكرم و اهل بيت آن بزرگوار(ع) و اسلام و مسلمانان، پرده بردارد.

معاويه نظر به ارتباط قوى خود با بسيارى از فرماندهان سپاه امام حسن(ع)كاملاً مطمئن بود كه زمينه اين كار براى او مهياست. چنان كه كوشيد تا امام (ع) را با اعطاى زر و سيم بفريبد و خلافت را پس از او در دست گيرد و افكار عمومى را به انحراف بكشاند. ولى موضع امام (ع) در برابر تهديدهاى معاويه هيچ گونه تغييرى نيافت و معاويه دريافت كه امام حسن (ع) در موضع گيرى اصولى خويش سخت پايدار است. از اين رو، براى نبرد با امام به تدارك تجهيزات پرداخت و مطمئن بود كه جنگ به سود وى پايان خواهد پذيرفت و امام مجتبى (ع) و نيروهاى مخلص و وفادارش كشته شده و يا به اسارت درخواهند آمد، ولى پيروزى و ظفرى اين چنين، از توجيهى شرعى كه معاويه تلاش مى كرد آن را به رخ توده مسلمانان بكشد، برخوردار نبود. به همين دليل معاويه ترجيح داد خود را درگير جنگ با امام حسن (ع) ننمايد و در اين راستا به حيله و نيرنگ و دروغ پردازى و خريد مردم و پراكنده ساختن سپاهيان امام (ع) متوسل شد و امام (ع) پس از آن كه اكثريت سپاه و فرماندهانش از يارى وى دست برداشتند، و تنها گروه اندكى از خاندان و ياران وفادار حضرت با او باقى مانده بودند، چاره اى جز گزينش راه صلح و آشتى با معاويه نديد. به همين سبب آن بزرگوار در آن فضاى پر التهاب، براى جلوگيرى از آشفتگى بيشتر اوضاع، از خلافت چشم پوشيد. بنابراين، گزينش صلح از ناحيه امام(ع) در جهت تحقّق منافع و اهداف برجسته و بلندِ آيين مقدس اسلام، در اوج حكمت و دورانديشى آگاهانه سياسى صورت مى پذيرفت.

امام حسن (ع) پس از ماجراى صلح با معاويه از ناحيه آن دسته از پيروان و هواداران خويش كه جام صبرشان از جور و ستم معاويه لبريز شده بود، به شدت مورد نكوهش قرار گرفت با اين كه شرايط بسيار دشوارى كه امام (ع) را مجبور به پرهيز از جنگ و كناره گيرى از قدرت نمود، بر بيشتر آنان پوشيده نبود و بسيارى از بزرگان و سران مسلمانان با آگاهى از حقد و كينه بنى اميه نسبت به اسلام و مبلّغان و دعوتگران وفادار آن و آشنايى با تلاش هايى كه امويان در راستاى زنده كردن انواع مظاهر جاهليتى كه توسط اسلام منكوب شده بود، داشتند حادثه صلح را ضربه اى سخت و سهمگين بر پيكر مسلمانان تلقى كردند.