Logo Logo
پیشینه عید غدیر در تاریخ
پیشینه عید غدیر در تاریخ

پیشینه عید غدیر در تاریخ

مقدمه

احادیث فراوانی نقل شده که گویای تأکید پیامبر و اهل‌بیت(ع) بر زنده‌ نگاه‌ داشتن روز غدیر به‌عنوان عید است. شیعیان نیز در طول تاریخ این سنت پسندیده را با شور و هیجان وصف‌ناپذیر برپا کرده‌اند.

تولی و تبری

«تولی» و «تبری» هر چند از مبانی اعتقادی شیعه می‌باشند، اما عالمان شیعی آن دو را از فروع دین به‌ شمار آورده‌اند. بی‌شک استدلال‌های عقلی و برهان‌های کوبنده، مانند یک سد استوار در برابر دشمنان و غافلان عمل می‌کنند، اما تا هنگامی که دوستی و محبت اهل‌بیت(ع) در مقام عمل، با شور و هیجان، نمود خارجی و عینی پیدا نکند، ضمانتی برای بقاء و جاودانگی ندارند.

عید غدیر در روایات

شیعیان و محبان امیرالمؤمنین(ع) از دیرباز و در طول سال‌ها، برای زنده نگه‌داشتن یاد و نام بزرگ‌ترین عید اسلامی یعنی عید غدیر از هیچ تلاش و جنبشی دریغ نکرده‌اند. برهان و حجت برای شیعیان در این زمینه تمام است و آن‌ها هیچ‌گونه شک و تردیدی در انجام این سنت نیکو ندارند؛ زیرا احادیث فراوان از معصومان(ع) نقل شده که این روز را عید قرار داده و اظهار شادمانی و سرور می‌کردند. از این‌ رو بر اساس فرمان خاتم الأنبیاء(ص) آن را نسل به نسل به فرزندان خویش آموختند.


مخالفت های با غدیر

با این حال، دشمنی‌ها با عید غدیر و رویداد معرفی امیرالمؤمنین(ع) به‌ عنوان جانشین بلافصل پیامبر، از همان روز غدیر آغاز شد و تازگی ندارد.[1] اهل‌بیت(ع) نیز به‌ خوبی در برابر این شبهات پاسخ‌گو بودند. گزارش شده که روزی در یک مجلس بسیار پر جمعیت در محضر امام رضا(ع)،‌ بعضی از حاضران در مورد عید غدیر سخنان ناپسندی بیان کردند. امام رضا(ع) با صراحت فرمودند:‌ «شهرت و آوازه عید غدیر در آسمان‌ها بیش از زمین است».[2]

پیامبر اولین برگزار کننده جشن غدیر

بی‌تردید نخستین برگزارکننده جشن‌های غدیر، پیامبر معظم اسلام(ص) می‌باشند که فرمودند: «هَنِّئُونِي هَنِّئُونِي»؛ «به من تبریک بگویید، به من تبریک بگویید».[3] همچنین امیرالمؤمنین(ع) در یکی از روزهای خلافتشان که با عید غدیر مصادف شده بود، برای مردم خطبه‌ ایراد فرمودند.[4]


منابع و ماخذ

[1]. ثعلبی، احمد، تفسیر الثعلبی، دار إحياء التراث العربي، ج10، ص:‌ 35.

[2]. طوسی، محمد، تهذيب الأحكام، الاسلامیة، ج‏6، ص: 24.

[3]. ابن شهر آشوب، مناقب آل‌ أبي‌طالب عليهم‌السلام ، نشر علامه، ج‏3، ص: 35.

[4]. کاشف الغطاء، هادی، مستدرك‏ نهج ‏البلاغة، مکتبة الاندلس، ص: 79.