Logo Logo
فاطمه(س) در بستر بيمارى
فاطمه(س) در بستر بيمارى

فاطمه(س) در بستر بيمارى

فاطمه(س) در بستر بيمارى

خبر بيمارى دخت رسول خدا(صلى الله عليه وآله)  در مدينه پيچيد و مردم از آن آگاه شدند. شِكوه زهراى بتول(س) از بيمارى غير قابل مداوا نبود، بلكه از حادثه فشار بين در و ديوار و شكسته شدن استخوان سينه و سقط جنين و خوردن سيلى به صورت، شِكوه داشت.

همه اين موارد در وخامت حال آن مخدّره و باز ماندن از انجام وظائفش دست به هم داد. همسر مهربانش ]على[ با كمك اسماء بنت عميس پرستارى آن بانو را بر عهده داشت.[1] جمعى از زنان مدينه به عيادت زهرا آمدند و حضرت برايشان خطابه اى ايراد كرد كه از نظرتان خواهد گذشت. اين زنان سخنان دخت نبى اكرم(ص) را براى همسران خود بازگو كردند و مردان خدمت حضرت رسيده و به پوزش خواهى افتادند ولى زهرا(س) عذر آنان را نپذيرفت و فرمود: از من دور شويد، عذرتان پذيرفته نيست و بعد از آن همه تقصير چه عذرى برايتان باقى مى ماند.

خبر رنجيده خاطر شدن حضرت فاطمه(س) از سلطه حاكم و انزجار و تنفّر او از كسانى كه با سكوتِ خود، حزب حاكم را كمك رساندند، همه جا گسترش يافت و سلطه گران، تمام آياتى را كه در شأن خاندان رسول اكرم(ص)نازل شده بود به فراموشى سپردند و از كليه رواياتى كه از دو لب گهربار پيامبرخدا(ص) در مورد حضرت زهرا(س) و همسر و فرزندانش شنيده بودند، رو گردان شدند، ولى روزهاى پايانى عمر زهرا(س) مردم اندكى به خود آمده و پى بردند در راستاى همكارى خود با نظام حاكمى كه زمامدارى خاندان نبىّ اكرم(ص) را به رسميت نشناخته و به واقعيت و منطق ارزشى جز زور و قدرت شمشير قائل نيست، دچار خطا و اشتباه شده اند.

منابع و مآخذ:

[1].  بحار الانوار: 43 / 185.