Logo Logo
تشييع و خاكسپارى حضرت زهرا(س)
تشييع و خاكسپارى حضرت زهرا(س)

تشييع و خاكسپارى حضرت زهرا(س)

تشييع و خاكسپارى حضرت زهرا(س)

صداى گريه از خانه بلند شد و شهر مدينه از شيون و زارى مرد و زن به لرزه درآمد و مردم همانند روزى كه رسول خدا را از دست داده بودند، سر گشته و پريشان شدند، زنان بنى هاشم در خانه فاطمه(س)گرد آمده و به گريه و زارى پرداختند، و مردم دسته دسته براى عرض تسليت نزد امام على(ع)مى آمدند حضرت جلوس فرموده و حسن و حسين در كنار وى بر مصيبت مادر، مى گريستند. ام كلثوم با گفتن اين عبارات از خانه بيرون آمد: پدر! اى رسول خدا(ص) به راستى اكنون تو را از دست داده ايم و ديگر هرگز تو را ديدار نخواهيم كرد.[1]

مردم، اشكباران گرد آمدند و روى زمين نشستند و در انتظار بيرون آمدن جنازه فاطمه بودند تا بر پيكر پاكش نماز بگزارند،كه ابوذر از خانه بيرون آمد و اعلان داشت: مردم! به خانه هايتان برويد تشييع جنازه دخت رسول خدا(ص)امشب به تأخير افتاده است، ابو بكر و عمر براى عرض تسليت خدمت امام على(ع) رسيدند و به او گفتند: ابو الحسن! قبل از حضور ما بر جنازه دخت رسول خدا(ص)نماز نخوان.[2]


بدين ترتيب، مردم با اين تصور كه پيكر زهراى مرضيه(س)صبح فردا تشييع مى شود، پراكنده شدند (روايت شده وفات حضرت زهرا(س) بعد از نماز عصر و يا اوائل شب رخ داده است).

ولى امام على(ع) با كمك اسماء در همان شب پيكر نازنين زهرا را غسل داد و كفن نمود و سپس صدا زد: حسن، حسين، زينب، ام كلثوم بياييد و از ديدار مادرتان توشه برگيريد اكنون لحظه جدايى فرا رسيده و در بهشت با يكديگر ديدار خواهيد كرد و پس از لحظاتى اميرمؤمنان(ع)فرزندان را از بدن مادر جدا كرد.[3]

آن گاه امام على(ع) بر جنازه فاطمه اش نماز گزارد و دستان خود را به آسمان بلند كرد و عرضه داشت:

خدايا! اين پيكر فاطمه، دختِ پيامبر توست، وجود مقدس او را با قدرت خود از تاريكى و ظلمت، به روشنايى و نور منتقل ساختى و همه جا را از نور رُخش پرتو افكن ساخت.

با آرام شدن هياهو و سر و صداها كه ديدگان مردم به خواب رفت و پاسى از شب گذشت، امير المؤمنين(ع) و عباس و فضل بن عباس به اتفاق يك تن ديگر، پيكر نحيف و تكيده زهرا را حمل و حسن و حسين، عقيل، سلمان، ابوذر، مقداد، بُريده و عمّار آن را تشييع كردند.[4]

امام(ع) داخل قبر شد و بدن مطهّر پاره تن رسول خدا(ص) را گرفت و در لحد قرار داد و گفت:

اى زمين! امانتم را به تو سپردم، اين پيكر پاكِ دخت رسول خداست، اى صديقه طاهره، به نام خداوند بخشنده مهربان، به ياد و نام خدا و بر آيين امت رسول خدا حضرت محمد بن عبد الله(ص)تو را به كسى كه از خودم به تو سزاوارتر است سپردم و در مورد تو به آن چه رضايت خدا در آن است راضى هستم .

و سپس اين آيه شريف را تلاوت فرمود (شما را از خاك آفريديم و دوباره به خاك برمى گردانيم و بار ديگر شما را از آن برمى انگيزانيم)واز قبر بيرون آمد و حاضران، نزديك قبر حضور يافته و بر پيكر مطهر گوهر تابناك نبىّ اكرم(ص)خاك ريختند و على(ع)قبر شريف آن حضرت را با زمين يكسان نمود.


منابع و مآخذ:

[1]. بحار الانوار 43 / 192.

[2]. همان 199.

[3]. بحار الانوار 43 / 179.

[4]. بحار الانوار 43 / 193.