Logo Logo
پرتوى از كلمات درخشان امام سجاد(ع) بخش سوم
پرتوى از كلمات درخشان امام سجاد(ع) بخش سوم

پرتوى از كلمات درخشان امام سجاد(ع) بخش سوم

پرتوى از كلمات درخشان امام سجاد(ع) بخش سوم

21. «ثلاث منجيات للمؤمن: كفّ لسانه عن الناس واغتيابهم، وإشغاله نفسه بما ينفعه لآخرته ودنياه، وطول بكائه على خطيئته»؛ سه چيز باعث نجات مؤمن است: دم فروبستن از بدگويى و غيبت مردم، وادار كردن خود به كار هايى كه سود آخرتى داشته باشد و گريه طولانى بر گناهان.

22. «نظر المؤمن في وجه أخيه المؤمن للمودّة والمحبة له عبادة»؛ نگاه محبت آميز مؤمن به برادر مؤمن و محبت كردنش به او عبادت است.

23. «ثلاث مَن كنّ فيه من المؤمنين كان في كنف الله، وأظلّه الله يوم القيامة في ظلّ عرشه، وآمنه من فزع اليوم الأكبر: مَن أعطى الناس من نفسه ما هو سائلهم لنفسه، ورجل لم يُقَدِّم يداً ولا رجلاً حتى يعلم أ نّه في طاعة الله قدّمها أو في معصيته، ورجل لم يعب أخاه بعيب حتى يترك ذلك العيب من نفسه، وكفى بالمرء شغلاً بعيبه لنفسه عن عيوب الناس»؛ سه چيز است كه در هر مؤمنى باشد در پناه خدا بوده و در روز قيامت در سايه عرش است و خداوند از هراس بزرگ آسوده اش دارد، كسى كه همان قدر به مردم مى دهد كه توقع گرفتن آن را از آنان دارد، مردى كه دست به كارى نزند يا گامى به پيش يا پس ننهد مگر اينكه معلوم كند اين كار را در طاعت خدا انجام مى دهد يا در نافرمانىِ خدا و مردى كه برادرش را در كارى سرزنش نكند مگر اينكه آن عيب را در خود اصلاح كرده باشد و براى مرد بس است كه به عيب خود پرداخته و از عيب مردم چشم پوشد.

24. «ما من شيء أحبّ إلى الله بعد معرفته من عفّة بطن وفرج، وما ]من[ شيء أحبّ الى الله من أن يسأل»؛ پس از خداشناسى چيزى نزد خدا محبوبتر از عفت شكم و عفت جنسى نبوده و در پيشگاهش چيزى دوست داشتنى تر از اين نيست كه از او چيزى بخواهند.

25. «افعل الخير إلى كلّ من طلبه منك، فإن كان أهله فقد أصبت موضعه، وإن لم يكن بأهل كنت أنت أهله، وإن شتمك رجل عن يمينك ثم تحوّل إلى يسارك واعتذر إليك فاقبل عذره»؛ هر كه از تو كار خيرى خواست اجابتش كن اگر سزاوار آن باشد كار بجايى كردى و اگر سزاوار آن نباشد تو خود سزاوار آنى و اگر مردى در سمت راستت ايستاده بود و دشنامت داد و به سمت چپت رفت و از تو پوزش خواست از او درگذر.

26. «مجالس الصالحين داعية إلى الصلاح، وآداب العلماء زيادة في العقل، وطاعة ولاة الأمر تمام العزّ، واستنماء المال تمام المروّة، وإرشاد المستشير قضاء لحقّ النعمة، وكفّ الأذى من كمال العقل وفيه راحة للبدن عاجلاً أو آجلاً»؛ مجالس نيكان، كسان را به نيكى مى خواند، آداب دانشمندان موجب فزونى خرد، اطاعت از ولى امر نهايت عزت، استفاده كردن از مال نهايت مردانگى، راهنمايى كردن مشورت خواه به جاى آوردن حق نعمت و خود دارى كردن از آزار كمال خرد و مايه راحت تن در دنيا و آخرت است.

27. امام على بن الحسين(عليهما السلام)آيه:(وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللّهِ لا تُحْصُوها)؛ و اگر نعمت خدا را شماره كنيد، نمى توانيد آن را به شمار درآوريد
[1] را قرائت مى كرد مى فرمود: پاك است آن خدايى كه به كسى معرفت نعمت هايش را نبخشيد مگر به اعتراف بر عدم معرفت آن، همچنان كه به كسى شناخت ذات خود را نداد مگر در همين حد كه بفهمد قادر به درك آن ذات نيست پس خداوند متعال از اعتراف عارفان به كوتاهى آنان در شناختن ذاتش قدر دانى كرده و همان اعتراف به ناتوانى را شكر به حساب آورده است، چنان كه علم دانشمندان به اين كه از درك او ناتوانند را ايمان محسوب داشته است، چرا كه او خود به ميزان ظرفيت و توان بندگان آگاه است. منزه است خدايى كه اعتراف به نعمت را ستايش خود دانسته و منزه باد آنكه اقرار به درماندگى از شكرش را سپاسگزارى به حساب مى آورد.

منابع و مآخذ:


[1]. ابراهيم/ 34 .