حـق خدا

7. فأمّا حقّ الله الأكبر عليك: فأن تعبده لا تشرك به شيئاً، فإذا فعلت بالإخلاص جعل لك على نفسه أن يكفيك أمر الدنيا والآخرة»؛

7. اما حق بزرگ خدا بر تو اينست كه او را به يگانگى بپرستى و شريكى براى او قرار ندهى و چون از روى اخلاص اين وظيفه را انجام دهى خداوند به عهده گرفته تا كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند.

حـق نفس

8. وحقّ نفسك عليك: أن تستعملها بطاعة الله عزّوجلّ»؛

8. حق نفست بر تو اين است كه آن را در طاعت خداى عز و جل بكار برى.

حـقوق اعـضاى بدن

9. وحقّ اللسان : إكرامه عن الخنى، وتعويده على الخير، وترك الفضول التي لا فائدة لها، والبرّ بالناس، وحسن القول فيهم؛

9. و حق زبانت اين است كه آنرا از دشنام نگهدارى و به كلام خير عادت دهى و سخنان بيهوده نگوئى و با آن به مردم نيكى كنى و خوبى آن ها را بگوئى.

10. وحقّ السمع : تنزيهه عن سماع الغيبة، وسماع ما لا يحلّ سماعه؛

10. و حق گوش اين است كه با آن بدگوئى مردم و آنچه شنيدنش حلال نيست نشنوى.

11. وحقّ البصر : أن تغضّه عمّا لا يحلّ لك وتعتبر بالنظر به؛

11. و حق چشم اين است كه آن را از آنچه ديدارش ناروا است بپوشى و آن را وسيله عبرت آموزى قرار دهى.

12. وحقّ يدك : أن لا تبسطها إلى ما لا يحلّ لك؛

12. و حق دست تو اين است كه  آن را به آنچه روا نيست دراز نكنى.

13 . وحقّ رجليك : أن لا تمشي بهما إلى ما لا يحلّ إليك، فبهما تقف على الصراط، فانظر أن لا تزلّ بك فتردى في النار ؛

13. و حق پاى تو اين است كه با آن ها به سوى آنچه روا نيست نروى كه با همين پاها بر صراط مى ايستى پس هشدار كه تو را نلغزانند و در آتش نيفكنند.

14. وحقّ بطنك : أن لا تجعله وعاء للحرام، ولا تزيد على الشبع ؛

14. و حق شكمت آن است كه آن را ظرف حرام نكرده و بيش از سيرى نخورى.

15 ـ وحقّ فرجك : أن تحصنه عن الزنا، وتحفظه من أن يُنْظرَ إليه ؛

15. و حق اندام تناسلى ات اين است كه آن را از زنا نگهدارى و از ديده ها بپوشانى.