اعتماد به خدا
خداى سبحان به رسول گرامى خود فرمود:
(أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَاف عَبْدَهُ);[1] آيا خداوند براى (نجات) بنده اش كافى نيست.
نيز به او فرمود:
و بر خداوند عزيز و رحيم توكل نما، همان كسى كه تو را به هنگامى كه (براى عبادت) بر مى خيزى و نيز حركت تو را در ميان سجده كنندگان مى بيند.[2]
رسول اكرم(ص) همان گونه كه خدا فرموده است، به ذات مقدس بارى تعالى اعتماد و اطمينان مطلق داشت.
از جابر، نقل شده كه گفت: در منطقه ذات الرقاع با رسول خدا(ص)همراه بوديم، به درخت سايه دارى رسيديم ما]به احترام رسول خدا[ از سايه آن درخت استفاده نكرديم. وقتى پيامبراكرم (ص) در سايه آرميد، ناگهان مشركى از راه رسيد و شمشير حضرت را كه به درخت آويزان بود برگرفت و بر پيامبر حمله برد و گفت: از من مى ترسى؟
حضرت فرمود: خير.
گفت: چه كسى تو را از اين شمشير بُرّان رهايى مى بخشد؟
رسول اكرم(ص) فرمود: خدا. و شمشير از دست آن مرد افتاد.پيامبر(ص)شمشير را برداشت و به آن شخص فرمود: چه كسى تو را از دست من رهايى مى بخشد؟
مرد گفت: از شما انتظار عفو دارم.
حضرت بدو فرمود: بگو: لااله الاّ الله وإنّى رسول الله .
مرد گفت: از به زبان آوردن اين جمله معذورم دار، ولى پيمان مى بندم هيچ گاه با شما نجنگم و با كسانى كه با تو سرِ جنگ دارند، همدستى نكنم. از اين رو، پيامبر از او دست برداشت. وقتى آن مرد نزد ياران خود باز گشت، اظهار داشت : من از نزد بهترين انسان ها پيش شما آمده ام.[3]
منابع و مآخذ:
[1]. زمر/ 36.
[2]. (وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ) شعراء/ 217 ـ 219.
[3]. رياض الصالحين (نووى) 5 / حديث 78 .