Logo Logo
مناظره امام باقر علیه السلام با صاحبان مذاهب منحرف و سمبل‌هاى انحراف
مناظره امام باقر علیه السلام با صاحبان مذاهب منحرف و سمبل‌هاى انحراف

مناظره امام باقر علیه السلام با صاحبان مذاهب منحرف و سمبل‌هاى انحراف

مناظره با صاحبان مذاهب منحرف و سمبل‌هاى انحراف



گفت و گو يكى از مسائلى است كه مى تواند وسيله اى براى اصلاح مردم باشد، چراكه مناظره هدف مند و گفت و گوى صحيح مى تواند افكار و مفاهيم انحرافى را ريشه كن كند.

از همين جا بود كه امام باقر(ع) به مناظره با بعضى از سران مخالفان برخاستند، چرا كه اين سران تأثير زيادى بر پيروان خود داشتند و اگر آن ها به راه راست هدايت شده و دست از انحراف برمى داشتند تعداد زيادى از پيروان آن ها نيز اصلاح مى شدند. اينجا بود كه آن حضرت بيشتر به مناظره با چنين اشخاصى اهميّت مى دادند. اكنون بعضى از مناظرات آن حضرت را در ذيل باهم مرور مى كنيم:



مناظره امام باقر(ع) با عالمان مسيحى: هنگامى كه هشام بن عبدالملك امام باقر(ع)را از مدينه به شهر شام احضار نموده بود آن حضرت در هنگام اقامت در شهر شام در مجالس اهل شام حاضر مى شد. در يكى از روزها هنگامى كه حضرت در ميان گروهى از مردم نشسته بود و آن ها از آن حضرت مسأله مى پرسيدند، ديد كه مسيحيان به سوى كوهى كه در آنجا بود مى روند. امام(ع)از حال اين مسيحيان سؤال كرد. مردم گفتند كه اين ها به نزد يكى از عالمان خود مى روند كه هر سال در چنين روزى به اينجا مى آيد و او آنچه آن ها بخواهند و آنچه در سال آينده برايشان اتّفاق مى افتد را براى آن ها بازگو مى كند. اين دانشمند مسيحى تعدادى از يارانِ حواريّون (اصحاب حضرت عيسى(ع)) را ديده است، امام باقر(ع)فرمودند: برخيزيد تا ما نيز به نزد او برويم، امام باقر(ع)به همان جايى كه مردم گفته بودند و نصارى به آنجا مى رفتند تشريف فرما شدند. دانشمند مسيحى به امام باقر(ع)گفت: از تو سؤال كنم يا تو از من سؤال مى كنى؟ امام باقر(ع)فرمودند: تو از من سؤال كن، دانشمند مسيحى سؤال هاى بسيارى در رابطه با روز قيامت، اهل جهنّم و درباره عزره و عزير از آن حضرت پرسيدند و امام باقر(ع)به تمام سؤال هاى دانشمند مسيحى پاسخ دادند.

مرد مسيحى گفت: اى مسيحيان، من در عمر خود هيچ كس را دانشمندتر از اين مرد نديدم. تا آن زمان كه اين مرد در شام وجود دارد شما هرگز از من چيزى نپرسيد و مرا به جايگاهم بازگردانيد. مردم نيز او را به غارش بازگرداندند، و آن مسيحيان همه با امام بازگشتند.

در روايت ديگرى آمده است كه آن دانشمند مسيحى و همه يارانش به دست امام باقر(ع) مسلمان شدند[1].



مناظره امام باقر(ع) با هشام بن عبدالملك: هشام بن عبدالملك در رابطه با مسائل متنوّعى كه به مقام و منزلت اهل بيت(ع) مربوط مى شد با آن حضرت به مناظره پرداخت. وى درباره ميراث دارى اهل بيت از دانش پيامبر اكرم(ص)و ادّعاى حضرت على(ع) به دانستن علم غيب از امام باقر(ع) سؤال كرد. امام باقر(ع) همه مسائل متنوّع او را پاسخ داده و با او درباره اثبات مقام و منزلت اهل بيت(ع) با استشهاد به آيات قرآنى و احاديث شريف استدلال و مناظره فرمودند به گونه اى كه هشام نتوانست هيچ يك از كلام و دليل آن حضرت را ردّ كند. هشام در جاهاى ديگر نيز با امام باقر(ع) به مناظره پرداخته است. هشام در بعضى از مناظرات به امام باقر(ع) عرض كرد: در نزد خداوند با من عهد و پيمان ببند كه جريان اين مناظره و شكست خوردن مرا تا زنده ام براى كسى بازگو نكنى، امام صادق(ع)فرمايد: پدرم امام باقر(ع) با او عهد و پيمان بست تا هشام راضى شد[2].



مناظره امام باقر(ع) با حسن بصرى: حسن بصرى به امام باقر(ع) عرض كرد: آمدم تا چند مسأله در رابطه با كتاب خدا از تو بپرسم.

پس از گفت و گوى كوتاهى امام باقر(ع) به حسن بصرى فرمودند: درباره تو به من خبرى رسيده و من نمى دانم كه آيا واقعاً تو اين چنين هستى يا بر تو دروغ بسته اند؟ حسن بصرى عرض كرد: آن چيست؟

امام باقر(ع) فرمودند: كسى كه براى من خبر آورده گمان مى كرد كه تو گفته اى خداوند متعال بندگان را خلق كرده و همه كار و اختيار آنان را به خود آنان تفويض نموده است.

حسن بصرى سكوت كرد. سپس امام باقر(ع) بطلان عقيده به تفويض را براى او روشن كرده و او را از اين عقيده بر حذر داشتند. امام باقر(ع) به او فرمودند: از عقيده به تفويض بر حذر باش. چرا كه خداوند متعال امر بندگان را به خودشان واگذار نكرده و واننهاده است. چرا كه اين مسأله به سستى و ضعف در خداوند متعال برمى گردد كه اين هر دو نسبت به ذات اقدس خداوند محال است و در او راه ندارد، همچنين خداوند متعال بندگان را بر گناه و معصيت هم مجبور نكرده است. چرا كه اين مسأله به ظلم و ستم در رابطه با خداوند برمى گردد كه ظلم نيز نسبت به خداوند متعال محال است[3].

امام باقر(ع) همچنين مناظراتى با محمّد بن منكدر ـ از پارسايان مشهور آن عصر ـ همچنين مناظراتى با نافع بن ازرق ـ يكى از سران خوارج ـ ، عبداللّه بن معمّر ليثى و قتادة بن دعامه بصرى[4] داشته اند. همچنين احتجاجات و مناظرات ديگرى هم بوده كه شرح آن ها در اين مختصر نمى گنجد.

-------------------------


منابع:

[1]. بحارالانوار 46 / 313 - 315.

[2]. بحارالانوار 46 / 308 ، 316 .

[3]. احتجاج 2 / 184.

[4].اعيان الشّيعه 1 / 653.